مقاله دكتر جاويد دررابطه با جوانان و نیاز به مشارکت آن ها در مدیریت دانشگاه ها

چاپ

باسمه تعالی

جوانان و نیاز به مشارکت آن ها در مدیریت دانشگاه ها

(تحقق گام دوم انقلاب در عرصه مدیریت جوانان در دانشگاه ها)

مقدمه؛ دانشجو و دانشگاه در گذر زمان

اگر از مراکز آموزشی چون جندیشاپور و نظامیه های نیشابور و اصفهان در اعصار گذشته تر و حتی دارالفنون در عصر قاجار بگذریم، نظام آموزش عالی نوین در ایران با افتتاح دانشگاه تهران در سال 1313 شمسی در دوره پهلوی اول آغاز می گردد؛ و از ابتدا دانشگاه های فرانسوی و آمریکایی الگوی شکل گیری دانشگاه در ایران می شوند، و حتی در دوره پهلوی اول و به ویژه دوم، در برخی از دانشگاه های ایران شاهد حضور اساتید اروپایی و آمریکایی بوده ایم. این الگوبرداری محض، با تمام نقاط قوت و ضعف آن، تا انقلاب شکوهمند بهمن 57 ادامه می یابد و سپس وارد دوران جدیدی در نظام آموزش عالی ایران می شویم.

در ماه های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، تا اواخر فروردین 59 دانشگاه ها به ویژه دانشگاه های مستقر در تهران به پایگاهی برای یارگیری و خودنمایی گروه های مخالف از جمله سازمان چریک های فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) تبدیل می گردد. سرانجام با پیشنهاد شورای انقلاب و موافقت حضرت امام خمینی(ره)، از بهار 59 انقلاب فرهنگی با تعطیلی دانشگاه ها در ایران آغاز می گردد و به منظور پاکسازی مراکز آموزش عالی از اساتید و دانشجویان معاند با آرمان های مردم انقلابی، تا سال 62 ادامه می یابد. پس این دوران چهار، پنج ساله را باید دوران التهاب و سپس توقف فعالیت های دانشگاه ها درنظر گرفت.

پس از بازگشایی مراکز آموزش عالی، دوران بازسازی و تطبیق با اهداف انقلاب آغاز می گردد. در این دوره که مصادف است با جنگ تحمیلی، تعداد زیادی از دانشجویان و استادان دانشگاه ها همراه و همگام با انقلاب در دانشگاه دیگری حضور یافتند؛ دانشگاهِ جبهه ها، و شهید یا جانباز شدند یا به اسارت درآمدند.

با پایان یافتن جنگ، و ثباتی که در وضعیت اقتصادی و حتی سیاسی کشور ایجاد، و بازسازی زیرساخت ها آغاز می گردد، دوران حرکت رو به جلو و رشد چشم گیر مراکز آموزش عالی شروع می شود. این دوره به نوعی هم زمان می گردد با آغاز امامت حضرت آیت الله خامنه ای بر امت. ویژگی های این دوران که تاکنون نیز ادامه یافته است، افزایش تعداد مراکز آموزش عالی، گسترش تحصیلات تکمیلی، آغاز به کار مراکز تحقیقاتی، و ورود کشور به تخصص های ویژه ای همچون علوم نانومواد، هوافضا، و زیست-فناوری می باشد. به اعتقاد بسیاری، رشد خیره کننده کشور در صنایع هسته ای و همچنین موشکی نیز محصول رشد کمی و کیفی دانشگاه ها در همین دوره است. و در همین دوران است که دانشجو به تدریج می شود خار چشم دشمنان.

نزدیکی و دل دادگی دانشجویان به انقلاب و رهبری آن سبب گردید مخالفان داخلی و معاندان خارجی را این، خوش نیاید و تحریک دانشجویان و خارج نمودن آن ها از دایره انقلاب را در برنامه خود قرار داده، بستر آن را با کژفکری های برخی مسئولان وقت فراهم آوردند. وقوع حوادث تیرماه 78 در کوی دانشگاه تهران، نمونه شاخص این عملیات بود.

شاید مهم ترین هدف دشمنان نظام در بیست ساله اخیر و براساس شرایط زمان خود، سیاسی زده کردن دانشجویان در یک دوره (تقریباً اواخر دهه هفتاد و بیشترِ دهه هشتاد) و سپس بی تفاوت و منفعل نمودن دانشجویان در دوره ای دیگر (از اوایل دهه نود) بوده است. گرچه اردوگاه دشمن در این راه توانست به توفیقاتی نیز دست یابد، اما هوشیاری های امام جامعه و همچنین تعهد قلبی عامه دانشجویان به اسلام، کشور و انقلاب سبب گردید دانشجو همچنان بخش فعالی از نظام جمهوری اسلامی مانده و بماند.

مسئولیت دانشجویان در نگاه رهبران انقلاب

شاید کمتر حکومتی را در جهان بتوان یافت که در آن به اندازه جمهوری اسلامی ایران به جایگاه دانشگاه و اهمیت و تأثیر ویژه دانشجو بر سرنوشت کشور توسط عالی ترین مقام نظام توجهی ویژه شده باشد؛ چه در دوران ده ساله رهبری حضرت امام خمینی(ره) و چه دوره زعامت سی ساله حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی). اگر در دوران تثبیت نظام، حضرت روح الله بیشتر از تأثیر دانشگاه غرب زده بر وابستگی کشور به اجنبی در دوران پهلوی ها(1)، لزوم انقلابی شدن دانشگاه ها(2)، اهمیت ایجاد دانشگاهی در تراز انقلاب(3) و مبدأ همه تحولات بودنِ دانشگاه(4) سخن می گفتند و دانشگاه خوب را مرکز سعادت و تعیین سرنوشت یک ملت می دانستند(5)، مقام معظم رهبری در دوران تحکیم نظام، بر اثر بخشی دانشجو و دانشگاه بر رشد و کمال و ترقی جمهوری اسلامی و رسیدن به افق های درخشان پیش رو سخن گفته، اهمیت دانشگاه را همتراز اهمیت آینده کشور قلمداد می کنند(6) و اقتدار آینده کشور را محصول قدرت امروز دانشگاه دانسته(7)، توجه فراوان به نقش علم را برای امروز و فردای کشور حیاتی اعلام می نمایند(8)؛ اما هردو رهبر را هدفی است مشترک، و آن توجه دادن همگان بر اهمیت دانش و دانشگاه.

اما دانشگاهی که برای جمهوری اسلامی ایران چنین مهم است، اسباب و لوازمی دارد و از اجزائی و ابعادی شکل یافته است. کدام بُعد آن اهمیتی بیشتر دارد و توجهی بیشتر را می طلبد؟ رهبر فرزانه انقلاب سال هاست که دانشجو را مرکز توجه دانسته، فرمودند «در دانشگاه، هدف دانشجو است؛ یعنی استاد و تحقیق و آزمایشگاه و همه اینها برای دانشجو است(9)». این امر عجیبی نخواهد بود، درجایی که می دانیم محصول دانشگاه و نتیجه دانش استاد باید در وجود جوان دانشجو بروز یابد، و امروزِ دانشگاه در فردای دانشجو که فردای ایران عزیز است ظهور خواهد یافت و دانشجوی امروز، گرداننده چرخ های پیشرفت کشور در فردا خواهد بود.

بی گمان درجایی که رهبر فرزانه انقلاب حضور فیزیکی و فکری دانشجویان در مسائل عمومی کشور را حتماً لازم می دانند(10)، نمی توان دانشگاه که خانه دانشجو است را از این قاعده کلی مستثنا نمود. ایشان در یکی از دیدارهای خود با دانشجویان می فرمایند «امروز دانشجویید، و فردا گردانندگان چرخ های این کشورید. امروزِ خودتان را بسازید. دانشگاه ها را بسازید. محیط دانشگاه را محیط انقلابی و اسلامی کنید(11)».

رهبری نظام در دو، سه دهه اخیر بارها و به مناسبت های مختلف از جمله دیدارهایی که با دانشجویان دارند (که در سال های اخیر به طور منظم در ماه مبارک رمضان انجام می شود)، ورود دانشجویان به عرصه های فکری، تصمیم سازی، تصمیم گیری و مدیریتی را گوشزد فرموده اند؛ چه دانشجو بما هو دانشجو و چه دانشجوها در قالب تشکل های دانشجویی(12). تا جایی که جوان دانشجو را طبقه پیشرو و پیشاهنگ(13)، و از زمره خواص جامعه می دانند و تأثیرگذار بر محیط پیرامونی خود، آن گاه که در یکی از دیدارها می فرمایند: «شما جوان ها مسئولیت تان را مضاعف بدانید؛ در هر دانشگاهی که هستید، هرجای کشور چه دخترها و چه پسرها، سعی کنید سازنده باشید؛ محیط پیرامون خودتان را بسازید. از هر فرصتی که دارید استفاده کنید برای اینکه در محیط تحصیلی و دانشجویی، منشأ روشنفکری برای دیگران باشید. یعنی محیط را با اشاعه افکار درست و روشنگری های خوب بسازید. شما جزو خواص این ملت هستید(14)». البته رهبر روشن ضمیر انقلاب از این نیز فراتر رفته، ضمن دمیدن روحیه اعتماد به نفس در جوانان دانشجو، ابتدا بر فکر کردن و همچنین مطرح نمودن آن فکر، و سپس بر مطالبه گری توسط دانشجو تأکید می نمایند(15).

چرا رهبری انقلاب برای جوانان به ویژه جوانان دانشجو چنین جایگاهی را ترسیم می کنند؟ اگر بتوانیم به این پرسش پاسخی درخور دهیم، آن گاه خواهیم توانست اهمیت و لزوم حضور دانشجویان در تصمیم گیری ها و کمک به مدیریت دانشگاه ها را بهتر مورد مداقه قرار دهیم. ایشان در دیداری که با دانشجویان دانشگاه شریف داشتند، خصوصیات دانشجوها و حرکت های دانشجویی را در شش مورد بیان می نمایند: (1) آرمان گرایی در برابر مصلحت گرایی؛ (2) صدق و صفا و خلوص؛ (3) آزادی و رهایی از وابستگی های گوناگون حزبی و سیاسی؛ (4) مبتنی بر اشخاص نبودن؛ (5) حساسیت منفی در مقابل مظاهری که از نظر فطرت انسانی زشت است، مانند ظلم و زورگوی و تبعیض و بی عدالتی و دورویی و نفاق؛ (6) جوان دانشجو همان گونه که تحت تأثیر احساسات خود هست، تصمیمات خود را بر مدار منطق و تفکر و بینش و میل به فهمیدن و تدقیق نیز هماهنگ می نماید(16).

حال سؤال اینجاست که در کدام مسئول میان سال یا کهنسال، می توان مجموعه این ویژگی ها را مشاهده نمود؟‍! قطعاً اگر تجربه یک مدیر میان سال با شور و نشاط و دیگر ویژگی هایی که رهبری نظام برای جوان دانشجو برشمردند جمع گردد، می توانیم شاهد شکوفایی بیش از پیش در دانشگاه های کشور باشیم. چنان چه نسل جوان که سرچشمه فیاضِ تمام ناشدنی از نیرو است و سرشار از اعتماد به نفس(17)، در طول انقلاب بارها ثابت نموده است که وقتی وارد میدان می شود می تواند به خوبی گره گشای مشکلات کوچک و بزرگ باشد(18). این جاست که رهبر روشن ضمیر ما به درستی می فرمایند «ما هرچه از دانشجوها توقع داشته باشیم، و کارهای سخت را از آن ها بخواهیم، به نظر من پرتوقعی نیست. کارهای زیادی می شود انجام داد(17)». یا این گفته ایشان که «من معتقدم که جوان مملکت بایستی در همه میدان ها حضور و آمادگی داشته باشد؛ منتها با انظباط(19)».

سخنان رهبری انقلاب براساس سنت نبوی است. گرچه نهضتی که رسول مکرم اسلام(ص) در مکه و سپس مدینه ایجاد نمودند به طور عام، همه مردم را دربر می گرفت، اما بی راه نخواهد بود اگر بگوییم دلدادگان و پیروان صدیق ایشان را به طور خاص، جوانان تشکیل می دادند؛ و ایشان براساس اعتمادی که به توانایی ها و انگیزه های جوانان داشتند، در بسیاری مواقع مدیریت ها را نیز به جوانان تازه مسلمان واگذار می کردند؛ که امیرالمؤمنین علی(ع) نمونه شاخص آنهاست. در تاریخ حکومت حضرت رسول نمونه در این باب فراوان است، مانند واگذاری حکومت مکه به بیست و سه ساله جوانی به نام عتاب بن اسید بن ابی العصیص پس از فتح مکه، انتصاب اسامه بن زید به فرماندهی سپاه اسلام در برخی نبردها با وجود سن کم او، و گسیل جوانی قریشی همچون مصعب بن عمیر به یثرب (پیش از هجرت)، به عنوان نماینده خویش و مبلغ احکام اسلام.

پس از چهارده قرن، در انقلاب بی نظیر اسلامی ایران نیز جوانان نقشی بی بدیل داشتند، چه در پیروزی و چه در ادامه انقلاب. تجربه جنگ تحمیلی هشت ساله نیز فرصت بی نظیری بود برای ظهور مدیران و فرماندهان جوان و لایقی چون شهیدان باکری، خرازی، شوشتری، علم الهدی، کاظمی، همت، و کاوه. طُرفه آن که اکثر این مدیران جوان انقلابی محصول دانشگاه ها بوده اند.

جوانان در آینه بیانیه گام دوم انقلاب:

انقلابی به سال 57 در ایران به تأسی از انقلاب جهانی رسول خاتم(ص) و نهضت عاشورایی حسین بن علی(ع) شکل می گیرد و باوجود توطئه ها و دشمنی ها و کینه ها، نه افتان و خیزان، که با عزت و اقتدار به چهل سالگی می رسد. در این برهه، منشور چله سالی آن توسط پیر فرزانه اش تدوین می شود و چراغ و نقشه راهی می گردد برای ادامه مسیر؛ و می شود بیانیه گام دوم انقلاب. و آن گاه که به این بیانیه نیک می نگریم، گویی اصلی ترین مخاطب آن جوانان اند، به عنوان وارثان انقلاب خمینی کبیر و خامنه ای عزیز. و چنین است که در فراز ابتدایی بیانیه، آن خردمند رهبرِ فرزانه پس از درود بر نسل آغاز کننده و ادامه دهنده انقلاب، بر نسلی درود می فرستد که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانی چهل سال دوم می گردد؛ جوانان امروزو آینده سازان فردای ایران.

سپس، رهبری نظام در این بیانیه راهبردی ضمن مخاطب قراردادنِ مجددِ جوانان، از آن ها می خواهند درخود و دیگران نهال امید و نگاه خوشبینانه به آینده را پرورش دهند، و ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانند؛ و این را نخستین و ریشه ای ترین جهاد معرفی می کنند.

ایشان در ادامه با بیان اهمیت مدیریت های جهادی که سبب عزت و پیشرفت ایران در همه عرصه ها خواهد شد، این نوع مدیریت را الهام گرفته از دو رکن بیان می نمایند: (1) ایمان اسلامی و (2) اعتقاد به اصل ما میتوانیم.

مقام معظم رهبری پس از توجه دادن به مدیریت های جهادی، نقشه شفابخش برای مدیریت آینده کشور را چنین ارائه می نمایند: «راه طی شده فقط قطعه ای از مسیر افتخار آمیز به سوی آرمان های بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنباله این مسیر باید با همت و هوشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعالان جوان در همه میدان های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بین المللی و نیز در عرصه های دین و اخلاق و معنویت و عدالت، باید شانه های خود را زیر بار مسئولیت دهند». و سرانجام برای چهل ساله دومِ انقلاب، یک مجموعه جوان و دانا و مومن و مسلط را قادر به دست یافتن به مقاصد و اهداف عالی نظام بیان می کنند.

جوان گرایی و تجربه گرایی؛ مکمل یا متضاد

گرچه تا این جای مقاله حاضر براساس سیره نبوی(ص) و علوی(ع) و همچنین شیوه و خواسته رهبران نظام جمهوری اسلامی ایران، به اهمیت حضور و ورود جوانان به عرصه های مدیریتی پرداختیم، اما از یاد نمی بریم آن جمله مشهور شهید چمران را که در پذیرش مسئولیت، آن شهید بزرگوار تقوا را از تخصص لازم تر بیان می کند؛ اما آن کسی که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد را بی تقوا اعلام می نماید. این باور ایشان ملهم از اندیشه ناب اسلامی است؛ و قطعاَ جوانانی که توسط رسول مکرم اسلام یا حضرت امیر به مسئولیت هایی گمارده می شدند، افرادی بوده اند که باوجود جوانی و البته تقوای الهی، توانسته بودند به دلیل شایستگی ها و استعدادهای ذاتی، در مدتی کوتاه به شرایط لازم برای مدیریت و تجربه کافی برای آن برسند. در چنان مواقعی آن دو رهبر الهی، مدیر جوان، با انگیزه و پشتکار و متهور را بر مدیری کم انگیزه و یا محافظه کار ترجیح می دادند.

حضرت آیت الله خامنه ای نیز با توجه به همین نکته مهم است که می فرمایند «محیط دانشگاه محیط بالیدن شخصیت ها، جوشیدن استعدادها و بروز و ظهور نقاط درخشانِ پنهان در شخصیت انسان است(20)». یعنی باید در دانشگاه ها برای جوانانِ متقیِ با استعداد و با انگیزه، شرایط را به گونه ای فراهم نمود که بتوانند راه های رسیدن به موفقیت، از جمله حضور در عرصه های مدیریتی را سریع تر بپیمایند. پس ممکن خواهد بود یک مدیر، با وجود جوانی، به تجربه نسبی لازم برای پذیرش یک مسئولیت رسیده باشد؛ و همیشه جوانی مترادف با بی تجربگی نخواهد بود.

شاید بهترین نمونه از چنین مدیران جوانِ در تراز جمهوری اسلامی، شهید مصطفی احمدی روشن باشد که پس از کسب دانش و تخصص لازم و انجام مشق مدیریت در دانشگاه(21)، توانست به مدیری جوان و برجسته در یکی از حساس ترین مراکز کشور تبدیل گردد.

جوانان و فرصت سازی برای حضور آن ها در کنار مدیریت دانشگاه ها:

اینک که با اندیشه فکری معمار و رهبران انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در مورد جوانان و توان مسئولیت پذیری آنان آشنا شدیم، پس از گذشت چهل سال از انقلاب شکوهمند اسلامی باید وضعیت حاضر و نحوه حضور تأثیرگذار دانشجویان در دانشگاه های ایران، و امکان مشارکت آنان در تصمیم گیری ها و مدیریت مراکز آموزش عالی را بررسی نموده، احتمالاً به چالش کشیم که در دانشگاه ها، چقدر از توان دانشجویان برای بهبود وضعیت مدیریت آن مراکز علمی-آموزشی استفاده می شود، و در چه تصمیم گیری هایی جوانان دانشجو نقش و تأثیر دارند؟ و درصورتی که عمده تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها قرار است به ارتقای جایگاه دانشجو ختم شود، او خود در کجای این معرکه ایستاده است؟

متأسفانه باید گفت جز در موارد معدود و انگشت شماری مانند شوراهای فرهنگی(22)، جواب درخوری به پرسش مطرح شده نمی توان داد. این مشکل حتی در نهادها و مجموعه هایی که فعالیت هایی در راستای مراکز آموزش عالی دارند نیز مشاهده می گردد. برای مثال در کشور ما در زمینه حمایت از نخبگان و برگزیده های علمی دو مجموعه معروف وجود دارند، یکی بنیاد ملی نخبگان است که زیر نظر رئیس جمهور فعالیت می نماید و دیگری باشگاه پژوهشگران جوان است که حوزه فعالیت آن در مجموعه بزرگ دانشگاه آزاد اسلامی است. در مدیریت این دو مجموعه چقدر از مشاوره یا همکاری جوانان نخبه استفاده می شود؟ مگر قرار نیست برای آن ها برنامه ریزی کنیم و تسهیلات فراهم آوریم؟ خوب، چه کسی بهتر از خود دانشجوی نخبه می داند به چه چیز و چه حمایتی نیاز دارد؟!

اگر همه به کلام متقن الهی در آیه 159 سوره آل عمران مبنی بر لزوم مشورت در کارها باور عملی داشته باشیم، برای رئیسان دانشگاه ها و دانشکده ها و معاونان آن ها قطعاً دانشجویان می توانند مشاورانی امین باشند؛ حتی اگر زبان به تعریف و تمجید آن مدیر و مسئول نگشایند. چنان چه امیرالمومنین(ع) در نامه 53 نهج البلاغه می فرمایند «کسی باید نزد تو مقرب تر باشد که زبانش به اظهار تلخی حق گویاتر باشد». در بسیاری مواقع این ویژگی را می توان در بین مشاورانی از دانشجوها یافت؛ نه مدیران ملاحظه و محافظه کار.

برای رسیدن به مطلوب، تشکیل شوراهای مشورتی می تواند پیشنهاد مناسبی برای مدیران دانشگاه ها باشد؛ شوراهایی از جنس دانشجویان آن دانشکده یا دانشگاه. با این باور که جوانان در بسیاری از مواقع، معضلات و مشکلات مجموعه را بهتر از مدیران مشاهده می کنند و حتی پس از رصد آن مشکل، بهترین پیشنهادها را ارائه می نمایند. همچنین مسئولان دانشگاه از دل شوراهای مشورتی، می توانند جوانان خوش فکرتر و صاحب ایده تر را برای استفاده در مراکز تصمیم گیری رده بالاتر استفاده نمایند. البته تشکیل چنین شوراهایی می تواند برکات دیگری نیز به همراه داشته باشد. دانشجو هنگامی که خود را مشاور و یاور مسئولان دانشکده و دانشگاه بداند، احساس تعلق خاطر بیشتری نسبت به دانشگاهِ خود خواهد داشت و بیش از قبل، مشکلات محل تحصیل خود را مشکلات خود، و نقاط قوت محل تحصل خود را نقاط قوت خود می داند.

البته به غیر از حیطه های مشورتی و مشاوره ای، از جوانان دانشجو می توان در برخی حوزه های اجرایی نیز استفاده نمود. کتابخانه ها، سلف ها و تریاها، و بخش هایی از ادارات آموزش گوشه هایی مغفول از فضاهای قابل بهره گیری از توان مدیریتی دانشجویان در مراکز آموزش عالی هستند.

این گونه است که فضا برای رشد مدیران جوان و آتیه دار برای آینده کشور فراهم می گردد؛ ابتدا دانشگاه ها از استعداد و پشتکار و توان مدیریتی دانشجویان مستعد بهره مند می شوند، و در ادامه بخش های مختلف دولتی و خصوصی کشور. و این چنین می توان دانشجوها را در سازندگی آینده و ترسیم حرکت عمومی جامعه به سمت کمال، به خوبی سهیم و دخیل نمود. البته با امید به نصرت وعده داده شده الهی(23) و کلام گهربار رسول خاتم(ص) که «هرکس برای خدا کار کند، خداوند تمام امکاناتش را در خدمت او قرار می دهد(24)».

دکتر علی جاوید

رئیس دانشکده علوم پایه

دانشگاه آزاد اسلامی مشهد

منابع:

  1. 1. صحیفه امام؛ جلد 14، صفحه 359
  2. 2. صحیفه امام؛ جلد 12، صفحه 207
  3. 3. صحیفه امام؛ جلد 19، صفحه 443
  4. 4. صحیفه امام؛ جلد 8، صفحه 64
  5. 5. صحیفه امام؛ جلد 21، صفحه 96
  6. 6. دیدار با رؤسای دانشگاه های سراسر کشور؛ 6/12/76
  7. 7. دیدار با نخبگان جوان؛ 12/6/86
  8. 8. دیدار با رؤسای دانشگاه های سراسر کشور؛ 23/5/85
  9. 9. دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ 20/9/70
  10. 10. دیدار با دانشجویان؛ 16/5/91
  11. 11. دیدار با دانشجویان؛ 13/8/71
  12. 12. دیدار با دانشجویان؛ 19/5/90
  13. 13. دیدار با دانشجویان؛ 23/3/68
  14. 14. دیدار با دانشجویان؛ 20/5/77
  15. 15. دیدار با دانشجویان؛ 15/8/82
  16. 16. دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف؛ 1/9/87
  17. 17. دیدار با دانشجویان؛ 16/5/91
  18. 18. دیدار با جوانان؛ 7/2/77
  19. 19. دیدار با دانشجویان؛ 21/4/78
  20. 20. دیدار با دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی؛ 22/2/82
  21. 21. شهید مصطفی احمدی روشن در اواخر دهه هفتاد در دوران دانشجویی، مسئول فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف بوده است.
  22. 22. براساس آئین نامه شوراهای فرهنگی دانشگاه ها، در ترکیب اعضای این شوراها باید نمایندگانی از بسیج دانشجویی و همچنین بزرگ ترین تشکل اسلامی موجود در آن دانشگاه حضور داشته باشد.
  23. 23. سوره مبارکه حج، آیه چهل: و قطعاً خداوند به کسانی که او را یاری می دهند، یاری می رساند.
  24. 24. بحارالانوار